کاش میدانستی....

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۰ دیدگاه

تو فقط مال همین قلب پر احساس منی


شب من با تو سحر خواهد شد


تو نمی دانی من . . .

 
چه قدر عشق تو را می خواهم

 
تو بخوان تا همه احساس شوم


کاش می دانستی . . .


شعرهای دل من پیش نگاه تو به خاک افتاده است


به سرم داد بزن . . 


تا بدانم که حقیقت داری


این همه عشق برای دل تو ناچیز است

 
آسمان را به زمین وصل کنم؟

 
یا زمین را همه لبریز ز سر سبزی یک فصل کنم؟

من به اعجاز دو چشمان تو ایمان دارم

به خدا گر تو نباشی


بی تو من یک بغل احساس پریشان دارم...

    هیچ نظری تا کنون برای این مطلب ارسال نشده است، اولین نفر باشید...