همه ما با ارزشیم . . .

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۱ دیدگاه

یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند یک اسکناس بیست دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید :

چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضران بالا رفت .

سخنران گفت : بسیار خوب ، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم . . .

 

سپس در برابر نگاه های متعجب دیگران اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید :

چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد ؟

و باز دستهای همه حاضران همه بالا رفت.

این بار مرد اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت وچند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید؛ بعد اسکناس را برداشت و پرسید :

چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟

و باز دست همه بالا رفت .

سخنران گفت :با این همه بلاهایی که من بر سر این اسکناس آوردم از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و شما خواهان آن هستید.

و ادامه داد : در زندگی واقعی هم همین طور است؛ ما در بسیاری موارد تصمیماتی که می گیریم و یا با مشکلاتی که رو به رو می شویم ، خم می شو یم ، مچاله می شویم و لگد مال می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم ، ولی این گونه نیست و صرف نظر از اینکه چه بلایی سرمان آمده ، هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند ، آدم پر ارزشی هستیم .

 

  • فاضل (نا مشخص)

    فاضل (نا مشخص)

    • ۱۳۹۳/۰۷/۱۲ - ۱۶:۲۱:۱۷

    خیلی خوب بود : )

    پاسخ مدیر (s-ezani ):   قربون شمـــــا فاضل خانツ