تَبـِـ عِشـْـْـْـقـ

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۷ دیدگاه
••●♥️ﺣﺲ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪ ♥️●•• ••●♥️ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﻋﺎﺷﻖ ﺷﺪﯼ...♥️●•• ••●♥️ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ...♥️●•• ••●♥️ﺣﺘﯽ ﺧﻮﺩﺕ ♥️●•• ••●♥️ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ ﺑﻬﺶ ﺩﻟﺒﺴﺘﻪ ﺷﺪﯼ♥️●•• ••●♥️ﻭ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﺩ ﺍﺯﯾﻦ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﯽ ﺩﻝ ﺑﮑﻨﯽ♥️●•• ••●♥️ﺣﺲ ﻋﺠﯿﺒﯿﻪ♥️●•• ••●♥️ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺖ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﺍﺯﺵ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺑﮕﯿﺮﯼ...♥️●•• ••●♥️ﻭ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﯿﮑﺘﺮﯾﻦ ﮐﺎﺭﻫﺎﺵ ﺑﺎﺧﺒ...

این پاداش عشق است...

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۵ دیدگاه
می دویم نفس نفس، لای سبزه های بلند،لا به لای پونه های وحشی تا کنار رودخانه، تا درخت نارون روبرو تو سریع تر می دوی، پایت به تکه سنگی گیر میکند در حال افتادنی که دستهایت را میگیرم. میخندیم و باد موهایمان را آشفته ساخته دستهایت را محکم در دستهایم میگیرم، نگاهت را جرعه جرعه نه،یکباره سر می‌کشم ........

˙·٠•●♥بودنت مهم است عشق من ♥●•٠·˙

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۶ دیدگاه
هوا را هر چقدر نفس بکشی ، باز برای کشیدنش بال بال میزنی . . . عین تو ک هرچقدر باید باشی ، باز باید باشی . . .  می فهمی چ می گویم ؟ بودنت مهم است عشق من ، همین ....

داشتـم به این فکر میکردم...

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۵ دیدگاه
داشتـم به این فکر میکردم  که اگر باران ببارد  ... زیر باران چه دوست داشتنی تر میشوی ...    چه زیبا تر ... باران باشـد  و صدای خنده های تو  در گوشـم ...   باران باشـد  و  تو ...    باران باشـد  و نگاه های خسته ی مردمانی که منتظر یک روز بارانی بودنـد ...    در این هوا نفس هایشـان  عمیق تر شده است ...

***دلتنگی***

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۷ دیدگاه
__ _اگه همه آدمهای دنیا کنارت باشن   همیشه دلتنگ کسی میشی    که نمیتونی کنارش باشی ...

خدایا....

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۳ دیدگاه
  خدایا... امشب دلم میخواد تو اغوش تو اروم شم....

♡♡ ...تو... ♡♡

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۴ دیدگاه
    گاهی همه ی زندگیت در یک "تو " خلاصه می شود… "تو" در خلوتم قدم می زنی و صدای پای "تو" می شود ملودی آرام ذهن من… هر ردی که از من بگیری به "تو" می رسد… "تو"می شوی دنیای من… "تو" می شوی نیاز من… "تو"می شوی همه ی من...

دوستت دارم...

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۸ دیدگاه
> هر بار که کسی میرود  >  > هر بار که کسی خداحافظی میکند >  > هر بار که باید فراموش کنم >  > میگویم تجربه بد نیست ! >  > نباید بفهمد بدون او دیگر هیچ ! >  > دنیایم به آخر میرسد ! >  > باید خیال کند محکمم >  > باید خیال کند این رابطه ها فقط تجربه اند ! >  > نباید بفهمد بخاطر نبودن اوست که درد میک...

حس....

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۸ دیدگاه
...تا حالا این حس رو تجربه کردی دیدی که چه حس قشنگیه... تا حالا دلت خواسته که همیشه و همه جا در کنار یکی باشی تا حالا دلت خواسته به کسی بگی دوستت دارم تا حالا دلت خواسته خودت رو برای کسی فدا کنی تا حالا شبها وقتی همه خوابن تو خلوت خودت به خاطر وجود کسی گریه کردی ...تا حالا خدا را به خاطر خلقت کس...

خدایا تو تنهایم نگذار...

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۳ دیدگاه
چقدر دوست داشتم دیگران حرفهایم را بفهمند   و چقدر دوست داشتم نگاه خیس مرا درک کنند   چقدر دلم می خواست یک نفر به من بگوید   چرا لبخند های تو اینقدر بی رنگ است   اما کسی نبود خدایا میشود تو تنهایم نگذار...

دِلتَنگــــــی

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۱ دیدگاه
میـــــــ ـان دِلتَنگــــــی هایَــــــم باشــ ـــــــ تا فَراموشَـــ ـــت نَکُــــــنَم… تا بــــه یاد داشـــ ـــته باشَمَـــــت… تا بویَـــ ــــت را حِــس کُنَـــــــم… تا بِــــــ ـدانَــــم که هَستـ ـــــی… تَـــــــ ـمامِ دُنیـــ ــــام قَلبَــــمه… دنیـــ ــــام باشــــ ـــه واسه تــ ـــــ...

من فرصتی برای بودن دارم

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۱ دیدگاه
خدای مهربونم تسلیم نخواهم شد ! زندگی می کنم ... برای رویاهایی که منتظرند به دست من واقعی شوند ... من فرصتی برای بودن دارم، پس ساکت نمی نشینم .... می گذارم همه بدانند که من با تمام توانایی ها و کاستی ها، شاهکار زندگی خود هستم ؛ کافی ست لحظات گذشته را رها کنم و برای ثانیه های آینده زندگی کنم ... چ...

خدایا...

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۱ دیدگاه
در هیاهوی زندگی دریافتم چه دویدن هایی که فقط پاهایم را از من گرفت ، در حالیکه گویی ایستاده بودم ! چه غصه هایی که فقط به غم دلم حاصل شد،  در حالیکه قصه کودکانه اى بیش نبود ! دریافتم کسی هست که اگر بخواهد میشود و اگر نخواهد نمی شود ! به همین سادگی … چشمه ها در جاری شدن و علف ها در سبز شدن معنی پید...

دوستت دارمـــ

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۱ دیدگاه
دوستت داشتم دوستت دارم و دوستت خواهم داشت از آن دوستت دارم ها که کسی نمی داند که کسی نمی تواند که کسی بلد ...

شانه های تو...

نوشته شده توسط:صابر اذعانی | ۱ دیدگاه
تکیه گاه کلمه بزرگیست : پر از عشق ،  پر ار آرامش ،  پر از گرمای نفسهایت ،  پر از دلتنگی های من ،  پر از بی تابی های تو ،  پر از من ،  پر از تو  اما در دو کلمه خلاصه می شود : " شانه ها...